هرچی که دلت بخواد هست

هرچی که دلت بخواد هست از شیر مرغ تا جون آدمیزات

هرچی که دلت بخواد هست

هرچی که دلت بخواد هست از شیر مرغ تا جون آدمیزات

تا حالا هیچ وقت شده بخواین خاطراتتونو تو کامپیوترتون بنویسن
ولی از این ترس داشته باشین که کسی اونا رو ببینه؟
نرم افزار Diary one 6 با محیطی جذاب و زیبا
و همچنین امنیت کامل نوشته های شما
را تضمین می کند.
از خصوصیت های این نرم افزار می توان به محیط زیبا و همچنین قابلیت
وارد کردن خاطرات خود به صورت صوتی در آن اشاره داشت
با این نرم افزار مطمئن باشید که دیگه هیچ کس نمی تونه خاطرات شما رو
بخونه.



دانلود با حجم 6.5mb

گوگوش

 

زندگینامه گوگوش یا فاعقه آتشی



گوگ وش : شاه ماهی موسیقی ایران بی شک کسی جز گوگوش نیست کسی که به خاطر سکوت بیست و دو ساله اش مورد توجه همگان بویژه هنرمندان و نویسندگان بوده و علاوه بر نوشتن کتابهایی در مورد او و زندگیش و ساختن فیلم ، بسیاری از ترانه های او نیز بازسازی شده و توسط خوانندگان زیادی مجددا اجرا شده است مثل ابی ، مارتیک ، هاتف ، نوش آفرین ، شهرزاد سپاهانلو و... حتی « گنایا کوبی » خواننده سوئدی نیز ترانه « صدای پا » را به فارسی اجرا کرده است و شهبال شب پره برای « گروه سیلوت » ترانه ای با نام « پلی به گذشته ها » در مورد گوگوش ساخته است . همهء این توجهات مرهون شناختی است که در طول سالهای سکوت ، دیگران نسبت به گوگوش و کارهای او پیدا کرده اند.


فائقه آتشین ملقب به گوگوش در 18 بهمن 1329 در خیابان سرچشمه تهران از پدر و مادر آذربایجانی که از مهاجران آذربایجان شوروی سابق بودند متولد شد. نام فائقه را بر وزن نام مادرش فائزه برای اوانتخاب کردند. در سن دو سالگی پدر و مادرش از هم جدا شدند.گوگوش یک برادر تنی کوچکتر داشت که در سن 24 سالگی براثر رماتیسم قلبی درگذشت و سه برادر ناتنی ازپدرش و یک برادر و یک خواهر ناتنی از مادرش که بعد از جدایی با یک مردکلیمی ازدواج کرده بود دارد. درهمسایگی آنها یک خانواده ارمنی زندگی می کردندکه او را ازکودکی با نام گوگوش صدا می زدند و با اینکه گوگوش معمولا اسم مرد ارمنی است اما این اسم برای همیشه ماندگار شد و بعدها که اوکار هنری را شروع کرد همین اسم را روی خودش گذاشت. پدر او صابرآتشین درکار نمایش بود و در آن سالها در سقاخانه ها برنامه اجرا می کرد در سالهای کودکی گوگوش همراه پدرش به محل کار او می رفت وتا سه سالگی همکار پدرش در عملیات آکروباتیک روی صحنه بود و در سه سالگی با شیرین زبانی و استعداد زیاد نشان دادکه چگونه می تواندکارآوازه خوانان و رقصندگان حرفه ای را تقلیدکند وکم کم در برنامه های پدرش نقش اصلی را پیدا کرد و دو برابر پدرش دستمزد می گرفت.گوگوش در سن 8 سالگی کارخوانندگی را در برنامه های صبح جمعه رادیو ایران شروع کرد پس از آن در سنین نوجوانی شروع به اجرای برنامه درکاباره های بزرگ تهران کرد. اولین کاری که به طور مستقل اجرا کرد ترانه قصه وفا ساخته پرویزمقصدی بود. دراوخر دهه 50 همراه باگسترش استفاده از تلویزیون و برنامه های موسیقی و رقص ، این دستگاه ارتباطی جدید فضای جدیدی برای هنرنمایی های گوگوش بوجود آورد و او از این طریق توانست به مشهورترین خواننده آن دوران تبدیل شود. دامنه شهرت گوگوش و محبوبیت او خیلی سریع از مرزهای ایران فراتر رفت و درکشورهای فارسی زبان دیگر مثل افغانستان و تاجیکستان محبوبیت زیادی پیدا کرد. برای خیلی از علاقمندان و مردم در این کشورها گوگوش یکی از برجسته ترین سمبل های هنرایرانی و هنرمندی بودکه راه را برای شناسایی دیگران بازکرد. در دوران پربار اما کوتاه فعالیت های حرفه ای گوگوش درعرصه موسیقی پاپ در ایران او با ترانه سرایان و آهنگسازان متعددی همکاری کرده است که اکثرآنها شاید بهترین آثارخود را به زبان گوگوش و با کمک خلاقیت و توانایی های ویژه او توانستند به آهنگ های به یادماندنی تبدیل کنند. واروژان ، پرویزمقصدی ، جهانبخش پازوکی ، حسن شمائی زاده ، شهریارقنبری و ایرج جنتی عطائی هریک دوره ای کوتاه یا بلند اما بسیار موفق از همکاری با گوگوش را تجربه کرده اند. از یادگارهای گوگوش برای دختران ایرانی شلوار پسرانه و موی کوتاه پسرانه معروف به موی گوگوشی بود.گوگوش بعد از انقلاب ازصحنه هنر دور شد و با وجود همه فشارها و شایعات ازایران خارج نشد و حتی یکبار نیزکه برای دیدن فرزندش کامبیزقربانی از ایران خارج شده بود مجددا به ایران بازگشت تا اینکه در سال 1379 بعد از22 سال سکوت ، اولین کنسرت خود را در ترنتوی کانادا به روی صحنه برد و با آلبوم  زرتشت شعری از نصرت فرزانه و آهنگی از خود گوگوش وگیتار بابک امینی به عالم هنر بازگشت.

از ترانه های ماندگار گوگوش می توان به ترانه های مخلوق ، پل ، باور کن ، کویر ، پیش کش ، فاصله ، غریب آشنا ، خوابم یا بیدارم و.... اشاره نمود.  آمده است

 

ابی

 

ابراهیم حامدی (ابی) صدایی بی همتا در تاریخ موسیقی ایران ...                                                    

ابراهیم حامدی متخلص به "ابی" در ۲۹ خرداد سال ۱۳۲۸  در میدان فوزیه تهران دیده به جهان گشود.
او در اوان نوجوانی  به استعدادهای خویش در خواندن پی برد و شروع به خواندن در یک گروه  دوستانه به نام sun boys کرد و خواندن در باشگاهها و کاخ های جوانان را آغاز کرد  و پس از چند سال ، در آغاز جوانی اولین ترانه ی مستقل خود را اجرا کرد . این اثر ترانه ای بود با نام "عطش"  از ساخته های " استاد حسین واثقی "برای فیلمی با همین عنوان. "ابی" این ترانه را با چنان قدرت و زیبایی اجرا کرد که توجه بسیاری را به خود جلب کرد.
ابی به این ترتیب پا به عرصه ی ترانه گذاشت و آغازگر سبکی تازه در ترانه نوین ایران شد. او با اتکا بر صدای توانمند و بی نظیرش پا به عرصه پر فراز و نشیب ترانه گذاشت. او از همان روزهای اول و آثار نخستینش نشان داد که حرفهای بسیاری برای گفتن دارد و می تواند تأثیر به سزایی در شکلگیری ترانه نوین ایران که آن روزها چند سالی بیشتر از عمرش نمی گذشت داشته باشد.
 دومین ترانه او ترانه ای بود اعتراضی به نام "چرا" ، با شعر "مسعود هوشمند" و آهنگ "استاد حسین واثقی " که به سبک و شیوه ای بسیار زیبا توسط او خوانده شد.  اما سومین آهنگی که "ابی" اجرا کرد و به گفته خودش باعث معروفیت او شد ترانه ای به نام "شب"  بود با "شعر "اردلان سرفراز" و آهنگ "منصور ایران نژاد " که در شوی "میخک نقره ای" زنده یاد "فریدون فرخزاد" به گوش مردم رسید. این ترانه به خاطر شعر و موسیقی قوی و همچنین اجرای عالی خواننده  بسیار مورد توجه قرار گرفت و همگان را به تحسین واداشت.
ابی در همین دوران با شهبال و شهرام شبپره آشنا شد و با ایشان شروع  به همکاری در گروهی کرد که در آن روزگار یکی از بهترین  گروههای موسیقی در ایران بود. بله او  مدتی با گروه Black cats  همکاری کرد و  شبهای بسیاری را در کاباره ی "کوچینی" به روی صحنه رفت و تجربه کسب کرد . اما پس از مدتی فعالیت خود را با این گروه قطع کرد و کارش را به صورت مستقل و به تنهایی ادامه داد .
واین آغاز کار هنرمندی بود که فریادش تبدیل به صدای در گلو خفه شده مردم ایران شد.

"ابی" کارش را با همین سبک و سیاق ادامه داد ودر طول سالهای پیش از انقلاب اسلامی ده ها ترانه اجرا کرد. که این ترانه ها در سالهای بعد از انقلاب در قالب چهار آلبوم منتشر شد .  این آلبومها به ترتیب "تپش" ، "نازی ناز کن" ،"شب زده" و"کوه یخ" نام داشت. او  در این چهار آلبوم آثاری جاویدان از بهترین ترانه سرایان و آهنگسازان  ایران را اجرا کرد .
ابی همچنان در آن سالها بر روی تعداد زیادی از فیلمها ترانه خواند و سکانسهایی ماندگار از تلفیق هنر کارگردانان ، بازیگران و صدای "ابی" ساخته شد.
از جمله فیلمهایی که "ابی" برای آنها ترانه خواند می توان به فیلمهای : عطش ، هیاهو ، تپش ، کندو ، ذبیح ، قاصدک ، بت شکن ، گل های کاغذی ، شب زخمی ، خاکستری ، باغ بلور ، تهمت ، بر فراز آسمانها و بوی گندم اشاره نمود. همچنین او در زمینه بازیگری هم یک بار خود را آزمود و در فیلم "بوی گندم" ایفای نقش کرد .
"ابی" دو سال پیش از انقلاب اسلامی برای اجرای یک سری کنسرت در آمریکا از ایران خارج و به دلیل پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در ایران در آمریکا ماندگار شد .

ابراهیم حامدی در سالهای سخت و سنگین غربت نیز قدمی از راه خود پا پس نکشید و خود را در بازار غیر مسیول "لوس آنجلس" رها نکرد و با سختی زیاد به انجام کار درست با ترانه سرایان و آهنگسازان مسیول و نام آشنا ادامه داد. او در طول سالهای غربت تا به امروز دوازده آلبوم منتشر کرده است که به ترتیب انتشار عبارتند از : با تو ، غریبه ، خلیج ، ستاره دنباله دار ، معلم بد ، اتل متل ، ستاره های سربی ، عطر تو ، پیر ، تاج ترانه ، طلوع کن و شب نیلوفری .
" ابی" در تمامی این سالها چه قبل و چه بعد از انقلاب و از همان کارهای آغازین خود و در طول سالهای غربت هیچگاه مسیولیت خود را نسبت به ایران و وضعیت مردم آن فراموش نکرده است و همیشه  ترانه های ملی و میهنی و ترانه های معترض را در کنار ترانه های عاشقانه اجرا کرده و به سمع دوستداران صدایش رسانده است . ترانه هایی چون : چرا ، شب ، پاینده باد ایران ، روستایی ، هم غصه ، پیر ، خلیج فارس ، گل سرخ ، خانه سرخ ، خورشید بی حجاب ، نون و پنیر و سبزی ، اتل متل ، معلم بد ، طلوع کن ، هلا ، درخت ، سیاه پوشها  و چندین و چند ترانه دیگر از این دست. او با انتخاب و اجرای این آثار نشان داده که نسبت به مردم و میهنش چه احساس ناب و خالصی دارد و اوج این احساس را در ترانه "خلیج فارس" که بی شک یکی از زیباترین آثار خلق شده در تاریخ ترانه نوین ایران می باشد مشاهده می کنیم ترانه ای که در زمان اجرایش توسط "ابی" اشک لذت و غرور و میهن پرستی  را بر دیگان هر ایرانی جاری می سازد .

ابی در اجرای کنسرت نیز به موفقیتهای بسیاری دست یافته و درهای سالنهای بزرگ و مشهور در جهان را به روی ایرانیان باز کرده و با اتکا بر توان بالای صدایش در اجراهای زنده و همچنین ترانه های خاطره ساز و محبوبش سالانه هزاران ایرانی را در این سالنها در اقصی نقاط جهان گرد هم می آورد و برایشان از "عشق" می خواند .  از جمله سالنهای نامداری که ابی در آنان برنامه اجرا کرده   می توان به  این سالنها اشاره کرد :
یونیورسال آمفی تیاتر (لوس آنجلس) ، شراین آدوتوریوم (محل برگزاری مراسم اسکار) ، گریک تیاتر (لوس آنجلس) ، کندی سنتر (واشنگتن) ، اپرای سیدنی (همراه با ارکستر سمفونی سیدنی ) ، سالن سلطنتی نوبل (استکهلم ) ، کویین آمفی تیاتر (ونکوور) ، گلوین (سالن بین المللی سوید ) ، فیلارمونیک برلن (برلین) ، گلف دبی (سالن بین المللی دبی) ، اویشن کلاب (سالن بین المللی دبی ) ، کنسرت هاوس (یوتبوری) و ...
"ابی" در تمام دوران هنری اش با بهترین ترانه سرایان و آهنگسازان ایران همکاری داشته و بهترین آثار آنان را اجرا نموده است. شاید از اصلی ترین  دلایل موفقیت او و ماندگار شدن آثار او در طول بیش از سی سال همین همکاری هاست ، که حاصلش خلق ترانه هایی ماندگار در ترانه نوین ایران می باشد . از جمله بزرگانی که "ابی"  با آنها همکاری داشته است می توان به ترانه سرایانی چون : ایرج جنتی عطایی ، اردلان سرفراز ، شهیار قنبری ، لیلا کسری(هدیه) ، منصور تهرانی ، زویا زاکاریان ، هما میر افشار و غیره اشاره کرد و از آهنگسازانی  چون  زنده یاد واروژان ، بابک بیات ، فرید زلاند ، سیاوش قمیشی ، محمد شمس ، اسفندیار منفرد زاده و غیره نام برد .
 "ابی" آوازخوانی ست مردمی که از دل مردم ایران زاده شده است. او با احترام به گوش و هوش مردم ایران در طول سی و پنج سال کار هنری اش و با قبول سنگینی مسیولیتی که بر دوش دارد و با تلاش و پشتکار زیاد وبا خلق آثاری که در گوشت و خون مردم ایران جای گرفته است و همچنین شخصیت هنری محبوبی که دارد توانسته دل بسیاری از ایرانیان را بدست آورد و این ارتباط با جوانان در ایران به حدی است که نام "ابی" بر  دیوارهای دورافتاده ترین روستاهای ایران نیز  به عنوان خواننده محبوب آنان نقش بسته و این نشان از اوج موفقیت و محبو بیت یک هنرمند است

صادق هدایت

آلبوم عکس‌های صادق هدایت

تعداد تصاویر: 119  < صفحه‌ی قبل  نمایش تصاویر 1 تا 6  صفحه‌ی بعد >


خانه‌ی پدری صادق هدایت


خانه‌ی پدری صادق هدایت


صادق هدایت در پنج سالگی با لباس سفید، همراه با خواهران، برادران و عموزاده‌هایش، در باغ پدربزرگ (نیرالملک)


زیورالملوک هدایت، مادری که در تمام عمر از پسرش، صادق هدایت، نگه‌داری کرد


صادق هدایت در هفت سالگی به همراه عیسی برادر بزرگتر (سمت راست) و محمود برادر دیگرش (سمت چپ) در خانه‌ی پدری


صادق در ده سالگی به همراه برادرانش عیسی (نشسته) و محمود (سمت چپ) در حیاط خانه‌ی پدری
تعداد تصاویر: 119  < صفحه‌ی قبل  نمایش تصاویر 1 تا 6  صفحه‌ی بعد >
 
آلبوم نقاشی‌های صادق هدایت
تعداد تصاویر: 10  < صفحه‌ی قبل  نمایش تصاویر 1 تا 6  صفحه‌ی بعد >


آهوی تنها (از کلکسیون شخصی جهانگیر هدایت)


کنار رودخانه (از کلکسیون شخصی جهانگیر هدایت که برای اولین بار منتشر می‌شود)


زنی با سبد (از کلکسیون شخصی جهانگیر هدایت که برای اولین بار منتشر می‌شود)


منظره (از کلکسیون شخصی جهانگیر هدایت که برای اولین بار منتشر می‌شود)


دختر روستایی (از کلکسیون شخصی جهانگیر هدایت که برای اولین بار منتشر می‌شود)


عکس رخ یار (از کلکسیون شخصی جهانگیر هدایت که برای اولین بار منتشر می‌شود)
تعداد تصاویر: 10  < صفحه‌ی قبل  نمایش تصاویر 1 تا 6  صفحه‌ی بعد >
 
آلبوم کارت پستال‌های صادق هدایت
تعداد تصاویر: 15  < صفحه‌ی قبل  نمایش تصاویر 1 تا 6  صفحه‌ی بعد >


خطاب به پدر، 13 شهریور 1305


خطاب به پدر، 12 اسفند 1315


خطاب به مادر، بدون تاریخ


خطاب به برادرش عیسی، 16 دی 1305


خطاب به برادرش عیسی، 18 تیر 1306


خطاب به برادرش عیسی، 20 تیر 1306
تعداد تصاویر: 15  < صفحه‌ی قبل  نمایش تصاویر 1 تا 6  صفحه‌ی بعد >
 
مقابله با تحریف آثار صادق هدایت
در این صفحه، تصویر جلد برخی کتاب‌های جعلی یا تحریف‌شده که به نام صادق هدایت عرضه شده است، برای اطلاع علاقمندان و خوانندگان آثار این نویسنده معرفی می‌شود
     
     
     
 

تاریخچه تلویزیون

ـ تاریخچه تلویزیون
مجلس شورای ملی در تیرماه 1337 ماده ای با چهار تبصره را به تصویب رساند که بر اساس آن به دولت اجازه داده می شد یک فرستنده تلویزیون و کلیه ابزار فنی آن را به تشخیص وزارت پست وتلگراف و تلفن در تهران به کار اندازد و تا پنج سال نیز از پرداخت مالیات معاف باشد.
البته لازم بود که کلیه برنامه های این فرستنده تابع تعهدات اداره کل انتشارات باشد. با چنین امکاناتی نخستین فرستنده ایران در ساعت 5 بعد از ظهر روز جمعه یازدهم مهرماه 1337 اولین برنامه خود را پخش کرد. این فرستنده که «تلویزیون ایران» نامیده می شد، در ابتدا هر روز از 6 بعد از ظهر تا ساعت 10 شب برنامه داشت. تلویزیون ایران به صورت یک بخش کاملاً خصوصی اداره می شد و متکی به درآمد خود از آگهی‏های تجاری و تبلیغات بود.
پس از یکسال فعالیت این سازمان برنامه های روزانه خود را در تهران به پنج ساعت افزایش داد و پس از سه سال در سال 1340، فرستنده دیگری در آبادان و یک فرستنده تقویتی هم در اهواز تأسیس کرد.
فعالیت تلویزیون در تهیه و پخش یک سلسله برنامه های سرگرم کننده خلاصه می شد. گردانندگان این مؤسسه در توجیه کار خود می گفتند که چون تلویزیون ایران جز آگهی منبع دیگری برای درآمد ندارد، ناچار است برای جلب تماشاگران بیشتر و جذب آگهی افزون تر دست به تولید برنامه های سبک و عامه پسند تر بزند. رونق کار تلویزیون ایران و شناسایی این رسانه به عنوان ابزار نشر فرهنگ و تبلیغات دولت ایران را به فکر جدی تأسیس یک مؤسسه تلویزیونی انداخت. بنابراین در سال 1343 یک گروه فرانسوی از سوی سازمان برنامه و بودجه مأمور بررسی و طراحی یک مرکز تلویزیونی شد. سرانجام پس از تصویب طرح ایجاد تلویزیون ملی ایران، یک دستگاه کوچک به وجود آمد و با امکاناتی ساده، پخش برنامه های آزمایشی را در سال 1345 آغاز کرد. امکانات فنی تلویزیون در آن زمان به یک استودیو، سه دوربین و دو دستگاه ضبط مغناطیسی و ساختمان کوچکی در مدت سه ماه آماده شده بود، محدود می شد. از آنجا که فرستنده تلویزیون ایران با سیستم 525 خطی آمریکایی کار می کرد و تلویزیون ملی ایران 625 خطی اروپایی بود، تلویزیون ملی با نصب فرستنده دو کیلو واتی با سیستم 525 خطی بر بالای ساختمان هتل هیلتون امکان استفاده از این شبکه را برای همه دارندگان تلویزیون با سیستم های مختلف امکان پذیر کرد. پس ازمدتی کمتر از دو سال، در هفدهم مرداد ماه 1347، نخستین مرکز شهرستانی تلویزیون در ارومیه گشایش یافت و چند ماه بعد مرکز تلویزیون بندر عباس شروع به کار کرد. فعالیت مراکز تلویزیونی به تدریج یکی پس از دیگری آغاز گشت که از میان آنها می‏توان به مراکز شیراز، کرمانشاه، تبریز، زاهدان، خراسان، کرمان، سنندج و اصفهان اشاره کرد. به دنبال گسترش امکانات فنی، نصب و راه اندازی مرکز مخابرات ماهواره ای اسد آباد همدان در سال 1348، تبادل برنامه های تلویزیونی را با ایستگاه های خارجی میسر ساخت.
پس از چندی دولت، تلویزیون ایران را از ثابت پاسال خریداری کرد و با پیوستن تلویزیون ایران به تلویزیون ملی، پخش دو برنامه تلویزیونی از دو کانال مختلف ادامه یافت. برنامه های جاری تلویزیون ملی «برنامه اول» نام گرفت. و برنامه هایی که از تلویزیون ایران سابق پخش می شد، «برنامه دوم» نامیده شد. برنامه دوم با برد کمتر، و محتوایی به ظاهر پخته تر، رو به سوی اقلیت هایی چون روشنفکران و دانشجویان داشت و تماشاگران برنامه اول را اکثریت مردم تشکیل می دادند.
اما به غیر از برنامه اول و دوم، دو کانال دیگر نیز فعالیت داشتند. نخست شبکه آموزشی که از مهر ماه 1355 کارش را زیر نظر وزارت آموزش و پرورش آغاز کرد و آموزش تخصصی جوانان دوره های ابتدایی و متوسطه را بر عهده داشت و کانال دیگر تلویزیون بین المللی بود که تمام برنامه هایش را به زبان انگلیسی پخش می کرد. این فرستنده تلویزیونی به همراه یک فرستنده رادیویی که برنامه بین المللی خوانده می شد، کار ارایه اطلاعات و اخبار و همچنین فراهم آوردن برنامه های سرگرم کننده برای آمریکائیان مقیم ایران را انجام می داد.
تا سال 1355 طبق برآورد اداره آمار تلویزیون، 93 درصد مناطق شهری و 45 درصد مناطق روستایی ایران زیر پوشش برنامه های تلویزیونی قرارگرفته بود. بخش برنامه های تلویزیون به صورت رنگی از همین سال شروع شد. بیش از آن چند برنامه رنگی به صورت آزمایشی در سال 1350 پخش شده بود. چندی پس از ادغام رادیو و تلویزیون، سازمان برای دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده اش، قرار دادهایی با مؤسسه آمریکایی آرتوردی تیل (A. D. L) منعقد کرد و مسئولین سازمان از سال 1353 عملاً به بررسی و تحقیقات لازم دست زدند. پس از مطالعه طرز کار و روشهای موجود در سازمان های مشابه در نقاط مختلف جهان، نتایج تحقیقات طی سمینارهای متعدد، مجدداً مورد بررسی قرار گرفت و خطوط اصلی فعالیت های سازمان برای ده سال بعد طراحی شد. طی سال های 55 و 56 پس از تصویب ساخت کلی، مسئولین سازمان به طراحی زیر نظامهای اداری، مالی، برنامه های حقوقی و دستمزد و مشابه آن پرداختند و شبکه های اول و دوم رادیو و تلویزیون به اضافه رادیو و تلویزیون بین المللی ایجاد شدند. این ساخت و نظامهای مربوط به آن تابه ثمر رسیدن انقلاب اسلامی ایران ادامه داشت.
پس از انقلاب اسلامی، مقدمه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مصوب همه پرسی آذر ماه 1358 درباره  نقش و جایگاه صدا سیما چنین بیان می دارد که :  وسایل ارتباط جمعی (رادیو ـ تلویزیون) بایستی در جهت روند تکامل انقلاب اسلامی در خدمت اشاعه خدمت اسلامی قرار گیرد و در این زمینه از برخورد سالم و اندیشه های متفاوت بهره جوید و از اشاعه و ترویج خصلتهای تخریبی و ضد اسلامی جداً پرهیز کند. پیروی از اصول چنین قانونی که آزادی و کرامت ابنای بشر را سرلوحه اهداف خود دانسته و راه رشد و تکامل انسان را می گشاید بر عهده همگان است و لازم است که امت مسلمان با انتخاب مسئولین کاردان و مؤمن و نظارت مستمر بر کار آنان به طور فعالانه در ساختن جامعه اسلامی مشارکت جویند، به امید این که در بنای جامعه نمونه اسلامی (اسوه) که بتواند الگو و شهیدی بر همگی مردم جهان باشد موفق گردد.»
 

  ساختار سازمانی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران

 

برای مشاهده تصویر بزرگتر بر روی نمودار Click
 
منبع: سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور
طرح ساماندهی امور فرهنگی کشور
تاریخ: شهریور ماه 1380